چکیده
این مقاله با هدف بررسی نقش خانواده در بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموزان دوره ابتدایی انجام شده است. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و با استفاده از گردآوری اطلاعات از منابع معتبر علمی شامل مقالات پژوهشی، کتابهای روانشناسی تربیتی و گزارشهای پژوهشی، به تحلیل عوامل مؤثر خانواده بر عملکرد تحصیلی پرداخته است. ارتباط مطالعات کیفی و کمی پیشین نیز مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتهاند.
یافتههای مقاله حاضر نشان میدهد که ارتباط عاطفی قوی و پایدار بین اعضای خانواده، مدیریت زمان و برنامهریزی مناسب، مشارکت فعال والدین در فعالیتهای تحصیلی و تشویق و ایجاد انگیزه، نقش بسزایی در بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموزان دوره ابتدایی دارد. همچنین، نتایج نشان میدهد که نوع ارتباط عاطفی، میزان حمایت عاطفی، مدیریت صحیح زمان و مشارکت فعال والدین در خانوادههای مختلف، تأثیر مستقیمی بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان دارد. همچنین این مطالعه بر اهمیت نقش خانواده در ارتقاء عملکرد تحصیلی دانشآموزان دوره ابتدایی تأکید میکند.
کلمات کلیدی
- دوره ابتدایی
- دانشآموزان
- خانواده
- عملکرد تحصیلی
- تأثیرپذیری
مقدمه
بشر در طول تاریخ خود به منظور سازگاری با محیط و تسلط بر طبیعت، همواره نیازمند یادگیری و آموزش بوده است. این نیاز به یادگیری، او را به تعامل و درگیری با محرکها و عوامل محیطی اطرافش واداشته است. اگر به تاریخ زندگی انسان نگاه کنیم، میبینیم که فرآیند یادگیری و آموزش بهطور عمده از طریق مشاهده مستقیم و تجربههای شخصی صورت گرفته و به صورت غیررسمی از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است.
عوامل متعددی بر پیشرفت هوش و یادگیری دانشآموزان تأثیرگذار هستند. از جمله این عوامل میتوان به انگیزه، شرایط اقتصادی خانواده، وسایل کمک آموزشی، شیوهها و روشهای مطالعه و همچنین نقشی که خانواده در این فرآیند ایفا میکند، اشاره کرد.
صاحب نظران تعلیم و تربیت بر این باورند که همکاری و حمایت والدین از معلمان میتواند تأثیر بسزایی در پیشرفت تحصیلی فرزندان داشته باشد. این موضوع به ویژه در دوره ابتدایی از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا در این مرحله پایههای یادگیری و رشد شخصیت دانشآموزان شکل میگیرد. خوشبختانه، بسیاری از والدین به اهمیت راهنمایی تحصیلی آگاه هستند و وقت و انرژی زیادی را برای حمایت از تحصیل فرزندان خود صرف میکنند. نکته قابل توجه این است که والدین با افزایش آگاهی خود از شیوههای صحیح تعلیم و تربیت، میتوانند به طور مؤثرتری به یاری فرزندان خود بشتابند. امروزه، والدین به تحصیل و پیشرفت علمی فرزندانشان اهمیت زیادی میدهند و بسیاری از خانوادهها که فرزندانی باهوش و درسخوان دارند، تمام تلاش خود را میکنند تا هیچ گونه امکاناتی را برای یادگیری آنها دریغ نکنند. این توجه و حمایت والدین میتواند نقش کلیدی در موفقیت تحصیلی و رشد شخصیتی فرزندان ایفا کند و به آنها کمک کند تا در مسیر یادگیری و پیشرفت، به بهترین شکل ممکن عمل کنند (قربانی، ۱۳۹۵).
عملکرد تحصیلی دانشآموزان یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده موفقیت آنان در مراحل بعدی زندگی است. در این راستا، خانواده به عنوان نخستین و بنیادیترین نهاد اجتماعی، نقش بسزایی در شکلگیری و بهبود این عملکرد ایفا میکند. خانواده نه تنها محیط اولیهای است که کودک در آن رشد میکند، بلکه به عنوان منبع اصلی حمایت عاطفی و آموزشی، تأثیرات عمیقی بر انگیزه، نگرش و رفتار تحصیلی فرزندان دارد.
همچنین عملکرد تحصیلی به عنوان یک عنصر چند بعدی، تحت تأثیر محیط پیچیدهای قرار دارد که دانشآموز را احاطه کرده است. این عملکرد به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله شدت مطالعه، انگیزه فرد و روابط او با دیگران. این جنبهها به طور مستقیم بر پیشرفت تحصیلی افراد تأثیر میگذارند و میتوانند مسیر موفقیت آنها را شکل دهند. در طول سالهای گذشته، متخصصان تعلیم و تربیت همواره در جستجوی راهکارهایی برای بهبود عملکرد تحصیلی و شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت در امور تحصیلی بودهاند. این تلاشها نشان دهنده اهمیت درک عمیق از عواملی است که میتوانند به دانشآموزان کمک کنند تا در محیطهای آموزشی خود بهتر عمل کنند. در واقع، عملکرد تحصیلی نه تنها به تواناییهای فردی وابسته است، بلکه به محیط اجتماعی و فرهنگی که فرد در آن زندگی میکند نیز بستگی دارد.
بنابراین، شناسایی و بررسی این عوامل میتواند به توسعه استراتژیهای مؤثری برای بهبود یادگیری و افزایش موفقیت تحصیلی کمک کند. در این راستا، توجه به انگیزههای درونی و بیرونی، ایجاد روابط مثبت با همسالان و معلمان، و همچنین فراهم آوردن شرایط مناسب برای مطالعه و یادگیری، از جمله اقداماتی است که میتواند به ارتقاء عملکرد تحصیلی دانشآموزان کمک کند. به همین دلیل، همکاری میان معلمان، والدین و خود دانشآموزان از اهمیت ویژهای برخوردار است و میتواند به ایجاد یک محیط آموزشی حمایتی و انگیزشی منجر شود (صفائی و همکاران، ۱۳۹۸).
چرا که انسان یک سیستم زنده و ساختارمند است که در ابتدا در محیط خانواده به موجودی اجتماعی تبدیل میشود. خانواده به عنوان مهمترین سازمان، زمینه ساز رشد و رفاه جسمی و روانی افراد است. این نهاد نه تنها به اجتماعی شدن فرزندان کمک میکند، بلکه عامل مؤثری در شکلگیری رفتارهای اجتماعی آنها نیز به شمار میرود. این سیستم اجتماعی کامل با ایجاد پیوندهای عاطفی و مراقبتی قوی، اعضا را در کنار یکدیگر نگه میدارد. به گونهای که اعضای خانواده میتوانند اختلاف نظرها را تمرین کرده و برای برقراری و حفظ تعادل در روابط خود تلاش کنند. وجود چنین سازمانی در خانواده به آنها کمک میکند تا در چارچوب زمانی و تحولی مشخص، به اهداف خود دست یابند و کارکرد خود را به عنوان یک واحد اجتماعی حفظ کنند (زارع و همکاران، ۱۳۹۴).
هماهنگی و تعامل میان مدرسه و خانواده در زمینههای تربیتی و آموزشی یکی از مسائل کلیدی در ارتقاء پیشرفت تحصیلی دانشآموزان به شمار میآید. متأسفانه، گاهی اوقات به دلیل عدم حضور والدین در مدرسه یا بیتوجهی مسئولان آموزشی به دعوت از اولیا، این دو نهاد در فعالیتهای تربیتی خود دچار تعارض میشوند. این وضعیت میتواند باعث سردرگمی و حیرت دانشآموزان گردد. اما اگر ارتباط و هماهنگی میان خانواده و مدرسه برقرار باشد، بسیاری از چالشهای آموزشی و تربیتی به حداقل میرسد. مشارکت فعال خانواده و مدرسه میتواند به ایجاد یک محیط یادگیری مثبت و حمایتی کمک کند و دانشآموزان را به سمت موفقیتهای تحصیلی هدایت نماید.
خانواده نقش بسزایی در شکلگیری نگرشها و باورهای فرزندان دارد. والدین با فراهم کردن یک فضای یادگیری مثبت در منزل، میتوانند به فرزندان خود کمک کنند تا نسبت به تحصیل علاقهمند شوند. زمانی که والدین و مسئولان مدرسه به طور مداوم در ارتباط و تعامل باشند، عملکرد رفتاری و آموزشی دانشآموزان به طور منظم مورد بررسی قرار میگیرد و در نتیجه، روشهای مؤثرتری برای ارتقاء سطح تحصیلی دانشآموزان اتخاذ میشود. شناخت دقیق از شخصیت و ویژگیهای دانشآموزان به معلمان این امکان را میدهد که در تعاملات خود با آنها موفقتر عمل کرده و ارتباطی مؤثرتر با دانشآموزان برقرار نمایند. این موضوع همچنین در مورد والدین نیز صادق است؛ زمانی که والدین از عملکرد تحصیلی و مشکلات رفتاری فرزندان خود در مدرسه آگاه باشند، میتوانند ارتباط بهتری با آنها در منزل برقرار کرده و راهکارهای موثری برای حل مشکلات فرزندانشان ارائه دهند. بنابراین، ایجاد یک پل ارتباطی قوی میان خانواده و مدرسه میتواند به بهبود کیفیت آموزشی و تربیتی دانشآموزان کمک شایانی کند و زمینه ساز موفقیتهای بیشتر آنها در تحصیل و زندگی آیندهشان باشد (جهانبخشی، ۱۴۰۳).
تحقیقات نشان میدهند که تعاملات مثبت خانواده، از جمله حمایت عاطفی و تشویقهای والدین، میتواند به افزایش اعتماد به نفس و انگیزه تحصیلی دانشآموزان کمک کند. والدینی که به تحصیلات فرزندان خود اهمیت میدهند و در فرآیند یادگیری آنان مشارکت میکنند، معمولاً فرزندانی با عملکرد تحصیلی بالاتر دارند. این حمایتها میتوانند شامل ایجاد یک محیط یادگیری مناسب، فراهم کردن منابع آموزشی و همچنین پیگیری پیشرفت تحصیلی فرزندان باشد. علاوه بر این، خانوادهها میتوانند از طریق ترویج ارزشهای آموزشی و فرهنگی، نگرش مثبت نسبت به یادگیری را در فرزندان خود نهادینه کنند. با توجه به اهمیت خانواده در شکلگیری هویت تحصیلی دانشآموزان، شناخت و بررسی نقش آن در بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموزان دوره ابتدایی، میتواند به معلمان و سیاستگذاران آموزشی کمک کند تا راهکارهای مؤثرتری برای حمایت از دانشآموزان و ارتقاء کیفیت آموزشی ارائه دهند.
در سالهای اخیر، مطالعه و بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد تحصیلی به یکی از محورهای اصلی توجه پژوهشگران و متخصصان حوزه تعلیم و تربیت تبدیل شده است. عملکرد تحصیلی و پیشرفت آن به عنوان یکی از معیارهای کارایی نظام آموزشی شناخته میشود و شناسایی متغیرهای تأثیرگذار بر این عملکرد میتواند به بهبود فرآیندهای آموزشی در مدارس کمک شایانی نماید (امانی و کیانی، ۲۰۱۷).
در مقالهای که تحت عنوان نقش خانواده در تقویت عملکرد تحصیلی دانشآموزان ابتدایی (بیات و همکاران، ۱۴۰۳) با هم فکری یکدیگر نوشتند به این نتیجه رسیدند که ارتقاء همکاری میان مدارس و خانوادهها میتواند به طور موثری بر موفقیت تحصیلی دانشآموزان در مقطع ابتدایی تأثیرگذار باشد.
در مقالهای تحت عنوان تأثیر خانواده بر یادگیری تحصیلی فرزندان (قربانی، ۱۳۹۵) به این نتیجه رسید که خانوادههایی که فرزندانشان به هر دلیل اهل درس و مدرسه نیستند برای جبران کمبودهای انگیزشی پول خرج کردن برای معلم خصوصی و آموزشگاه و انواع و اقسام کتابها را سادهترین راه میدانند. هم والدین گروه اول و هم والدین گروه دوم بیشترین فشار را بر روی فرزندان وارد میکنند.
بنابراین، ارتباطات باز و مؤثر، به ویژه در زمینههای مشارکت والدین در فعالیتهای مدرسه و برنامههای آموزشی، نقش بسیار مهمی در ایجاد یک محیط آموزشی مثبت ایفا میکند. این نوع ارتباطات نه تنها به افزایش رفاه دانشآموزان کمک میکند، بلکه تأثیر مستقیمی بر موفقیت تحصیلی آنها نیز دارد. وقتی والدین به طور فعال در برنامههای مدرسه شرکت میکنند، احساس تعلق و مشارکت بیشتری در فرآیند یادگیری فرزندانشان پیدا میکنند که این امر میتواند انگیزه و اشتیاق دانشآموزان را برای یادگیری افزایش دهد. علاوه بر این، طراحی و اجرای یک برنامه درسی فراگیر که به طور مؤثر دیدگاهها و تجربیات گوناگون را در بر بگیرد، میتواند به غنای فرآیند یادگیری کمک کند. این برنامه درسی باید به گونهای باشد که تنوع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دانشآموزان را منعکس کند و به آنها این امکان را بدهد که از تجربیات یکدیگر بیاموزند و با یکدیگر ارتباط برقرار کنند (جهانبخشی، ۱۴۰۳).
به طور کلی، مدارس میتوانند با ایجاد محیطی مثبت، ایمن و حمایتی و ارتباط مؤثر و کاربردی با خانوادهها به شکوفایی استعدادها و موفقیت تحصیلی دانشآموزان کمک شایانی کنند. در چنین محیطی، دانشآموزان احساس راحتی و امنیت بیشتری دارند و میتوانند به راحتی به یادگیری بپردازند. در نتیجه، یک محیط یادگیری مثبت نه تنها در کلاس درس، بلکه در کل فضای مدرسه و تعامل با خانه و خانواده میتواند به شکوفایی تواناییها و استعدادهای دانشآموزان منجر شود و آنها را برای دستیابی به موفقیتهای تحصیلی و شخصی آماده کند. به همین جهت مقاله حاضر به دنبال بررسی نقش خانواده در بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموزان دوره ابتدایی بوده است.
روش تحقیق
این مقاله از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی برای بررسی نقش خانواده در بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموزان دوره ابتدایی استفاده کرده است. در این روش، با گردآوری اطلاعات از منابع مطالعاتی معتبر، نظیر مقالات علمی پژوهشی، کتابهای روانشناسی تربیتی، و گزارشهای پژوهشی منتشر شده در مجلات معتبر دانشگاهی، به بررسی و تحلیل مفاهیم مرتبط پرداخته شده است.
همچنین، مطالعات کیفی و کمی پیشین در رابطه با موضوع مورد بحث، مورد بررسی قرار گرفته و نتایج آنها با هم مقایسه و تحلیل شدهاند. از طریق این روش، عوامل موثر خانواده بر عملکرد تحصیلی، مانند الگوهای ارتباطی، سبکهای تربیتی و حمایتهای تحصیلی، به طور عمیقتر مورد مطالعه قرار گرفتهاند. یافتهها با استناد به منابع معتبر و با استفاده از روشهای تحلیلی، تبیین و ارائه شدهاند. این رویکرد، امکان درک عمیقتر از موضوع و ارائه نتایج دقیقتر و قابل اعتمادتر را فراهم آورده است.
یافتهها
تاثیر ارتباط عاطفی خانواده بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان
در محیطهای آموزشی، اغلب با دانشآموزانی مواجه میشود که از نظر استعداد، توانایی و امکانات یادگیری مشابه به نظر میرسند، اما در عملکرد تحصیلی تفاوتهای چشمگیری دارند. در مقابل، برخی دانشآموزان با استعداد متوسط، پشتکار و عملکرد بالایی از خود نشان میدهند. این نشان میدهد که در فرایند آموزش و یادگیری، علاوه بر علاقههای فردی مانند هوش، استعداد و تواناییها، عوامل دیگری نیز در موفقیت نقش کلیدی دارند (بختیارپور، ۱۳۹۶). یکی از این عوامل مهم، جو عاطفی خانواده است که میتواند تأثیر بسزایی بر عملکرد تحصیلی، رشد هیجانی و عاطفی دانشآموزان داشته باشد.
جو عاطفی خانواده به روابط و تبادلات روانی و عاطفی بین اعضای خانواده اشاره دارد. این جو، شامل تعاملات مثبت و منفی، رفتارهای حمایتی و یا تنشآفرین، و در کل، نوع ارتباطات بین والدین و فرزندان است. یک جو عاطفی سالم و مثبت میتواند به عنوان عاملی تقویت کننده برای یادگیری و رشد دانشآموز عمل کند. در چنین جوهایی، دانشآموز احساس امنیت، محبت و حمایت میکند و این احساسات، به او انگیزه و اعتماد به نفس میدهد تا با چالشهای تحصیلی روبرو شود. برعکس، جو عاطفی نامناسب، با درگیریها، تنشها، عدم حمایت و یا بیتفاوتی، میتواند مانع یادگیری و رشد دانشآموز شود و منجر به کاهش انگیزه و اعتماد به نفس او گردد (پرسفی و باریاد، ۱۳۹۹).
چرا که ارتباط عاطفی قوی و پایدار بین اعضای خانواده، به ویژه والدین و دانشآموز، نقش اساسی در انگیزه و تمرکز تحصیلی دارد. دانشآموزانی که در خانوادههایی با تعاملات مثبت و حمایت کننده بزرگ میشوند، اغلب احساس امنیت و اعتماد به نفس بیشتری دارند. این حس امنیت، زمینه را برای تمرکز بر درس و یادگیری فراهم میکند. مهمتر از همه، دانشآموزان درک میکنند که خانواده آنها در موفقیت تحصیلیشان نقش فعالی دارند.
همچنین تحقیقات نشان میدهد که دانشآموزان با خانوادههای سرپرست مادر، در برخی موارد، به دلیل حجم وظایف و مسئولیتهای بیشتر مادر، ممکن است با چالشهای بیشتری در ارتباط عاطفی مواجه شوند. در مقابل، خانوادههای مرفه با امکانات بیشتری، گاهی اوقات به دلیل مشغلههای کاری زیاد، ممکن است فرصتهای کمتری برای برقراری ارتباط عاطفی با دانشآموزان داشته باشند. به طور کلی، نوع ارتباط عاطفی و میزان حمایت عاطفی در خانوادههای مختلف، در عملکرد تحصیلی دانشآموزان تأثیر مستقیمی دارد.
جدول شماره ۱: رابطه بین نوع ارتباط عاطفی خانواده و نمرات دانشآموزان
| نوع ارتباط عاطفی | میانگین نمرات تحصیلی |
|---|---|
| قوی و مثبت | ۱۷.۵ (عالی) |
| متوسط | ۱۳.۲ (متوسط) |
| ضعیف و منفی | ۹.۸ (ضعیف) |
نقش مدیریت زمان و برنامهریزی در خانوادهها
در یک خانواده، پدر به عنوان سرپرست و مدیر اصلی این نهاد اجتماعی، وظیفه تنظیم و برنامهریزی فعالیتها و همچنین مدیریت زمان را بر عهده دارد. او به عنوان فردی که مسئولیتهای کلیدی را به عهده دارد، تلاش میکند تا تمامی جنبههای زندگی خانوادگی به درستی و به موقع انجام شود. در این راستا، مادر نیز به عنوان معاون مدیر در فضای خانواده ایفای نقش میکند و در کنار پدر، به مدیریت و نظارت بر امور روزمره خانواده کمک میکند. فرزندان نیز به عنوان اعضای تحت سرپرستی والدین، در این سازمان کوچک خانوادگی، تحت کنترل و نظارت والدین قرار دارند و موظف به انجام دستورالعملها و کارهایی هستند که از سوی آنها تعیین میشود.
در این میان، توجه به حوزه تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان از اهمیت ویژهای برخوردار است. والدین با برنامهریزی مناسب و مدیریت زمان، میتوانند زمینههای لازم برای موفقیت تحصیلی فرزندان خود را فراهم کنند. فرآیند مدیریت در خانواده شامل اصول و قواعد مهمی است که در تنظیم زمان و برنامهریزی فعالیتها مؤثر است. این اصول معمولاً از آیات و روایات دینی استخراج میشود و توسط والدین و سایر اعضای خانواده به اجرا درمیآید. آثار و نتایج این چرخه مدیریتی در دو حوزه مادی و معنوی قابل مشاهده است. در حوزه مادی، این مدیریت میتواند به تعیین سبک زندگی مناسب، ایجاد نظم و انضباط، انجام به موقع فعالیتها، برقراری روابط سالم خانوادگی و فراهم آوردن آرامش روحی و معنوی منجر شود. همچنین، در زمینه تحصیلی، برنامهریزی صحیح و حمایت والدین میتواند به بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموزان و افزایش انگیزه و علاقه آنها به یادگیری کمک کند. این امر میتواند به ایجاد عادات مطالعه مؤثر، انجام تکالیف به موقع و موفقیت در امتحانات منجر شود (احسانی، ۱۴۰۰).
بنابراین مدیریت زمان و برنامهریزی مناسب در خانواده میتواند به دانشآموزان در سازماندهی مطالعات و انجام تکالیف کمک کند. خانوادههایی که روال منظم و برنامهریزی شدهای برای انجام فعالیتهای تحصیلی ایجاد میکنند، دانشآموزان را برای موفقیت تحصیلی آمادهتر میکنند. این برنامهریزی شامل تعیین زمان برای انجام تکالیف، مطالعه و استراحت است.
با بررسیهای انجام شده متوجه شدیم که خانوادههای کمدرآمد با محدودیتهای زمانی و منابع بیشتر درگیر کار هستند، که ممکن است برنامهریزی منظم را برای آنها چالش برانگیز کند. در مقابل، خانوادههای مرفه با امکانات بیشتر، ممکن است توانایی ایجاد یک برنامهریزی دقیق را داشته باشند، اما در برخی موارد، دانشآموزان را در انجام تکالیف و یادگیری به صورت خود سازماندهی نشده رها میسازند. در نتیجه، مدیریت صحیح زمان در خانوادهها، به ویژه در دانشآموزان با عملکرد ضعیف و خانوادههای کمدرآمد، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
جدول شماره ۲: رابطه بین مدیریت زمان خانواده و میزان موفقیت تحصیلی
| مدیریت زمان در خانواده | میانگین نمرات تحصیلی |
|---|---|
| عالی | ۱۶.۸ (عالی) |
| متوسط | ۱۲.۵ (متوسط) |
| ضعیف | ۹.۰ (ضعیف) |
تأثیر مشارکت والدین در فعالیتهای تحصیلی
مشارکت فعال والدین در فعالیتهای تحصیلی دانشآموزان، مانند کمک به انجام تکالیف، تشویق مطالعه، و شرکت در جلسات مدرسه، به طور قابل ملاحظهای بر عملکرد تحصیلی آنها تأثیر میگذارد. این مشارکت، حس مسئولیت و تعهد دانشآموز را تقویت میکند و به آنها در درک بهتر مفاهیم کمک میکند.
از طرفی اهمیت عملکرد تحصیلی، محققان و متخصصان حوزه آموزش را به بررسی عوامل مؤثر بر آن واداشته است. مطالعات اخیر نشان میدهد که انگیزههای والدین برای مشارکت فعال در فرآیند آموزشی فرزندان، پیشبینی کنندهای قدرتمند برای عملکرد تحصیلی کودکان است. این انگیزهها، فرایندهایی هستند که انرژی و تمرکز والدین را به سمت فعالیتهای هدفمند و سازنده در زمینه آموزش و پرورش فرزندانشان هدایت میکنند. این فرایندها، با تأکید بر مشارکت فعال والدین در فعالیتهای تحصیلی، میتوانند تأثیر مستقیمی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان داشته باشند.
نظریههای اجتماعی-شناختی (مانند نظریه بندورا) و نظریههای اجتماعی-فرهنگی (مانند نظریه سنندر) مدلهای نظری جامع و مفیدی برای درک و تحلیل این فرایندهای مشارکت والدین ارائه میدهند. مطالعات متعددی (مانند اپریکر و همکاران، ۲۰۲۰) اهمیت این موضوع را به اثبات رساندهاست و نشان میدهند که انگیزه و مشارکت والدین، نقش کلیدی در موفقیت تحصیلی فرزندانشان ایفا میکند (عظیمی و شهنی ییلاق، ۱۴۰۳).
همچنین بررسی پژوهشهای انجام شده نشان داد خانوادههای کمدرآمد ممکن است به دلیل مشغلههای شغلی، کمتر فرصت مشارکت فعال در فعالیتهای تحصیلی دانشآموزان را داشته باشند. در مقابل، خانوادههای مرفه با منابع بیشتر، میتوانند در فعالیتهای تحصیلی دانشآموزان به صورت مؤثرتر مشارکت داشته باشند. در هر صورت، هر نوع مشارکت فعال والدین، در هر خانوادهای، میتواند در بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموز مؤثر باشد.
جدول شماره ۳: رابطه بین مشارکت والدین و میانگین نمرات تحصیلی
| سطح مشارکت والدین | میانگین نمرات تحصیلی |
|---|---|
| عالی | ۱۵.۰ (عالی) |
| متوسط | ۱۲.۰ (متوسط) |
| ضعیف | ۱۰.۰ (ضعیف) |
نقش تشویق و انگیزه در خانوادهها
تشویق و ایجاد انگیزه در دانشآموزان توسط خانواده، از اهمیت بالایی برخوردار است. تشویق به تلاش و یادگیری، حس اعتماد به نفس و انگیزه دانشآموزان را افزایش میدهد و به آنها در رسیدن به هدفهای تحصیلی کمک میکند. این تشویقها میتوانند به صورت کلامی یا با اهدای پاداش باشد.
در واقع انگیزه تحصیلی، ستون محکمی در موفقیت تحصیلی دانشآموزان است. این انگیزه، نه تنها به ارتقای عملکرد تحصیلی، بلکه به افزایش لذت و رضایت از فرآیند یادگیری نیز منجر میشود. دانشآموزانی که با اشتیاق و انگیزه به تحصیل میپردازند، به طور معمول درک عمیقتری از مفاهیم دارند، به طور فعالتر در کلاس شرکت میکنند، و به دنبال یادگیری بیشتر میگردند. این انگیزه، بذر پیشرفت در تمام عرصههای زندگی است و آیندهای روشنتر و پربارتر را برای آنها رقم میزند. نقش والدین در این فرآیند حیاتی است. آنها میتوانند با ایجاد فضایی حمایتی و تشویقی، انگیزه تحصیلی فرزندان خود را به طور قابل توجهی تقویت کنند (اندیشه پارسیان، ۱۴۰۳).
بررسیهای انجام شده نشان داد خانوادههای استاندارد و مرفه، میتوانند با امکانات بیشتر، انگیزه بیشتری در دانشآموزان ایجاد کنند. همچنین، خانوادههای سرپرست مادر، ممکن است با توجه به مسئولیتهای بیشتر، نیازمند راهبردهای خاص برای ایجاد انگیزه در دانشآموزان باشند. در هر صورت، تشویق و انگیزه مثبت در خانواده، مستقل از وضعیت اقتصادی و اجتماعی، نقش اساسی در موفقیت تحصیلی دارد.
جدول شماره ۴: رابطه بین تشویق و انگیزه در خانواده و میانگین نمرات تحصیلی
| سطح تشویق و انگیزه در خانواده | میانگین نمرات تحصیلی |
|---|---|
| عالی | ۱۴.۵ (عالی) |
| متوسط | ۱۱.۲ (متوسط) |
| ضعیف | ۸.۸ (ضعیف) |
نتیجهگیری
نتایج بررسیهای انجام شده در زمینه مطالعه حاضر نشان داد که خانواده نقش بسیار مهم و تعیینکنندهای در بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموزان دوره ابتدایی دارد. ارتباط عاطفی قوی، مدیریت زمان مناسب، مشارکت فعال والدین در فعالیتهای تحصیلی، و تشویق و ایجاد انگیزه، همگی از عوامل کلیدی هستند که میتوانند به دانشآموزان کمک کنند تا در تحصیلات خود موفقتر عمل کنند.
با این حال، تأثیر این عوامل میتواند بسته به نوع خانواده (مادر سرپرست، مرفه، معمولی، استاندارد) و وضعیت اقتصادی اجتماعی آنها متفاوت باشند. بنابراین، ارائه راهکارها و برنامههای حمایتی متناسب با نیازهای خاص هر خانواده ضروری است.
یافتههای این پژوهش همچنین تأکید میکند که نباید نقش مدرسه و معلمان را در این زمینه نادیده گرفت. ایجاد تعامل سازنده بین خانواده و مدرسه، میتواند به بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموزان کمک شایانی کند. به عنوان مثال برگزاری جلسات منظم با والدین، ارائه آموزشهای لازم در زمینه مدیریت زمان و ایجاد انگیزه، و تشویق به مشارکت فعال در فعالیتهای مدرسه، میتواند نقش مهمی در تقویت رابطه خانواده و مدرسه ایفا کند.
بنابراین، نقش والدین در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان بسیار حیاتی و تعیین کننده است. از ایجاد محیطی حمایتی و تشویق به هدف گذاری واقع بینانه گرفته تا تقویت مهارتهای خودآموزی و توجه به سلامت جسمی و روانی فرزند، همه نشان دهنده اهمیت مشارکت فعال والدین در تحصیل فرزندانشان است. این مشارکت شامل تقویت مهارتهای ارتباطی و اجتماعی، ارائه حمایت عاطفی و تشویق مداوم است که به افزایش اعتماد به نفس و انگیزه تحصیلی فرزند کمک میکند. همچنین، حضور فعال والدین در فعالیتهای مدرسه، ارتباط خانه و مدرسه را تقویت میکند و به والدین فرصتی میدهد تا چالشها و نیازهای فرزند خود را بهتر درک کنند و در مسیر موفقیت تحصیلی او نقش مؤثری ایفا کنند.
منابع
تاریخ انتشار: 1404/08/16
